به وبلاگ من خوش آمدید امید وارم از مطالب دینی مذهبی که حقیر مطالعه وجهت مطالعه شما عزیزان در وب سایت قرار داده ام بهره مند باشید از خداوند ارزوی توفیق تمام مسلمین خصوصا شیعیان علی ع را دارم
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
سلام و ادب(و به قول مديرمون سلام و تربيت). نکته اي عرفاني از جواني ديدم بسيار برايم آموزنده بود و جالب. درسي مهم به من در زندگيم داد.نه ادعاي مذهب دارد و نه.... فقط وجودي با صفا و مومن به درگاه خدا و اخلاقي خوش و با صفادارد.
اول بشنويم از عرفا:يکي از هديه هاي انسان براي آخرت خود که از اين جهان به ارث مي برد کظم غيظ مي باشد.آيات قرآن نيز تأکيد بسياري بر کنترل عصبانيت دارد.کظم غيظ يعني عصباني نشدن، خشم نکردن براي سالک الي الله يک امر ضروري است. مسأله غضب براي سالک خطرناک است.يکي از عارفان به مقاماتي رسيده است به دليل صبر در مقابل ناملايمات بوده است.سعي کنيم همديگر را عصباني نکنيم.(کتاب پندهاي آسماني صفحه 76)
دوم بشنويم از درس امروز: خودم که درس قرآن و معارف ميگم بر اعصابم تسلط کامل ندارم. گاهي زود عصباني ميشم و ز اين امر عرفاني و الهي بسيار عقب هستم. امروز کلاس زبان بودم. بچه هاي کلاس زبانمون خيلي باصفا و صميمي هستند و در رأس اونها آقا سعيد گل. بسيار باصفا و خوشرو و با محبت. بعد از کلاس ديدم پيامي رو گوشيم اومده که سعيد هستم مزاحم وقتتون که نيستم. گفتم بفرماييد. يعني سعيد چه کارمهمي داره؟ يعني براي کلاس مشکلي پيش اومده. اما وقتي سعيد قضيه را بهم گفت درس مهمي به من در زندگي داد. خيلي تحت تأثير پيامش قرار گرفتم. ميخواستم معذرت خواهي بکنم که جلوي شما زود عصباني شدم و با همکلاسي تند صحبت کردم. راستش يکباره از کوره در رفتم.من اصلا اهل عصباني شدن نيستم و به خاطر يک مشکلي حواسم نبود از کوره در رفتم. باور کنيد من که کنار سعيد نشسته بودم اصلا عصبانيت ايشون را متوجه نشدم. اصلا نفهميدم ايشون عصباني شده. از بس ايشون خوشروست. با خودم گفتم خوشا به حال اين جوون پاک و باصفا که مهم ترين امر ديني يعني عصباني نشدن را در وجود خود نهادينه کرده است. چقدر اين امر براي يک جوان بايد مهم باشد که.......خوشا به حال چنين جواناني که عرفان الهي در وجودشان نهادينه شده است. خدايا من را همنشين دائمي چنين دوستاني قرار بده.
پي نوشت: قصد جسارت نداشتم. اين پست را براي خودم و تشکر از آقا سعيد نوشتم. چون من تا به حال عصبانيت مدير وبلاگ و ابوالفضل و ....(يعني بقيه شيخا) را نديدم. اگر هم بوده همش از روي شوخي بوده. خدايا دوستان من را برايم حفظ کن.گل تقديم شما